Tuesday, January 13, 2004

بوگیر های مستراح ولایت فقیه

در پی خبر رد صلاحیت بخشی از نمایندگان دست چپ ولی فقیه در مجلس حکومت مستراحی اسلامی و تحصن گروهی آنان، چند بوگیر با سابقه و تازه کار این مستراح دست به دست هم داده با دادن بیانه ای از مردم خواسته اند که به متحصنین بپیوندند.
برای اینکه به نویسندگان این بیانه برخوردی شمرانه داشته باشیم و دست هوچی گری های شیعه مآبانه و امام حسینی از پیش ببندیم کوشش خواهیم کرد به متحصنین و اینکه چه می خواهند از یکسو و به خود این بیانه از سوی دیگر برخورد کنیم.
متحصنین که هستند و چه می خواهند؟
بیشینه متحصنین از هشتاد و پنج نفر از نمایندگان مجلس از جناح موسم به اصلاح طلب هستند که بوسیله شورای نگهبان رد صلاحیت گشته و باید از مستراح حکومت اسلامی بیرون رانده شوند. دلیل رد شدن صلاحیت این گروه از نمایندگان ازاینروست که ولایت فقیه به این نتیجه رسیده است که چون حنای این دسته از نمایندگان نزد مردم دیگر رنگی ندارد، بود و نبودشان در مستراح حکومت اسلامی توفیری ندارد و طهارت گرفتن با اینان نه تنها کون رهبری را پاک نمی نماید بلکه از اساس بیهوده و نجس اندر نجس است.
نمایندگان متحصن بیش از هر چیز نگران وضعیت خود بعنوان دست چپ رهبر در این مستراح هستند. گذشته از این طهارت رهبری و حفظ مستراح حکومت اسلامی نیز از نگرانی های دیگر این دسته از نمایندگان می باشد.
اینان به وجود شورای نگهبان کمترین اعتراض نداشته و ندارند، تنها از اینکه افتخار پاک کردن کون رهبری را از دست داده اند ناراحت شده اند.

بیانه بوگیر ها
بیانه را شش تن روزنامه نگار حرفه ای نوشته اند، به ترتیب معروفیت مسعود بهنود که سابقه خایه مالی تاریخی اش از شاه و شیخ زبانزد خاص و عام است، سید ابراهیم نبوی ملیجک رانده شده در بارمطبوعاتی ولی فقیه، صرافان سیاسی و با سابقه نوشابه اميری و هوشنگ اسدی و دست آخر صرافان تازه آمده از بازار سیاه ارز سیاسی در تهران سینا مطلبی و فرناز قاضی زاده.
بیانه اینان "يکدست بی صداست!" نام دارد. که همانا منظورشان یکدست طهارت ندارد است، اینان زین العابدین وار فریاد بر آورده اند که:
مااجزاي ملتي بزرگ هستيم كه آرام ترين ومنطقي ترين راه رابراي تامين خواسته هاي خودبرمي گزينيد. و امروز هم بايدمان گفت که صبر تا کجا. پيدا شد که از صبوری ملت و منتخبانش، هواداران اصالت قدرت به طمع آن می افتند که ديگر هيچ حقی برای جز خود قائل نشوند و در اين راه به فرموده فردوسی «زيان کسان از پی سود خويش بجويند و دين اندر آرند پيش » این شله زرد خورهای مسلمان با شورای نگهبان و نظارت استصوابی کمترین مخالفتی نداشته و ندارند و اصلا به روی خود نمی آورند که همین نمایندگانی که اینان بنام منتخب ملت از آنان نام می برند از صافی همین شورای نگهبان گذشته اند. به گونه ای برخورد می کنند که که گویی تاکنون شورای نگهبانی وجود نداشته و یا این نخستین بار است که شورای نگهبان دست به رد صلاحیت می زند. اینان اصلا به روی خود نمی آورند که حکومت اسلامی در همان آغاز بروی کار آمدنش دست به تصفیه آنهم از نوع خونینش زد، اینان نمی خواهند بیاد بیاورند آموزگارانی را که بوسیله هیئتهای پاکسازی از آموزش پرورش رانده شدندو سپس اعدام گردیدند دانشجوياني که از دانشگاه ها پاکسازي شدند احزاب و گروههاي سياسي غير خودي که از کميته مرکزي تا هوادار ساده تيرباران شدند، اینان دوست دارند که تصفیه های خونین دهه شصت به فراموشی سپرده شود. اینان از داستانهای خودی خبری ندارند.
اینان از هوادارن حکومت اسلامی اند، همین چند روز پیش بود که سید ابراهیم نبوی مردم را به شرکت در انتخابات فرا می خواند،
تنها مشکل اینان زیاده خواهی قدرتمداران است و بس "اين آرام ترين و مدنی ترين نوع اعتراضی است که می توانيم به زياده خواهی قدرت مداران ابراز کنيم." کاری با وجود ولی فقیه نداشته و ندارند کون ولی فقیه را چون چشم خویش میپندارند، شورای نگهبان را دربست می پذیرند و خوشبو کردن مستراحی بنام حکومت اسلامی را تنها وظیفه خود میدانند و نبود این مستراح را مرگ خود.

برای بدست گرفتن حقوق شهروندی خود باید به پا خواست و به بهانه دفاع از تحصن و نمایندگان متحصن، خواست بی پرده ملت که همانا بزیر کشیدن ولی فقیه وسرنگونگی حکومت اسلامی است را به پیش کشید.

No comments: