Sunday, March 28, 2004

خدیجه کبري بيوه زن خوکدانی محله آسیاب بادی


چه الکی خوشی یارو و چه حسابهای کودنانه ای برای خودت باز کرده ای، خجالت هم خوب چیزی است، سر پیری و معرکه گیری، نکند هوس کشتی گرفتن باخوک را با احساس جوانی اشتباه گرفته ای، به تو گفته شده" پاچه ورمالیده سیاسی"، دلت را به پاچه ورمالیده گی اش خوش کرده ای و برایش معرکه هم گرفته ای، دستکم اشاره ای به همخوابگی سیاسی ات با گراز می کردی که چیزی دست عزیزانت بیایید. سياسي اش را هم درز بگيري توفيري به حالت نمي کند!!

سگ خور! دل چروکیده ات را مچاله نمی کنیم، از دریدگی سیاسی ات که بگذریم، پاچه ورمالیده هم هستی، آنهم از گونه خدیجه کبری، اصلا تو خدیجه کبری وبلاگستانی. اگر شعورت قد نمی دهد، برایت مینویسیم تا روشن شوی، خدیجه کبری نخستین همسر محمد(مج) پیامبر مسلمانان مادر جنده و همان مادر فاطمه فیل کُس است، که بعلت کبر سن مانند تو از همان روز نخست اسقاطی بشمار می آمد.از آنجایی که مانند سرکار زورخانه دیده بود و کارشناسی ارشد کیر شناسی داشت و بعض تو نباشد سر از "بواسیر و غم باد و باد فتق و این حرفا" در می آورد، فعال اجتماعی بود، بجای کنار گود نشستن و لنگش کن گفتن، درست مانند تو خشتک بالا زده در غزوات صدر اسلام شرکت نموده، با خوکها کشتی* گرفته و به درمان بیماری های مجاهدان صدر اسلام می پرداخت.
ای کاش نسخه پیشنهادیت را جهت "بواسیر و غم باد و باد فتق از این حرفا" برای شوهر پیشینت پیچیده بودی که اینچنین هوس کشتی گرفتن با خوک و همخوابگی سیاسی با گراز بسرت نزند.

ما تا کنون گمان برده بودیم که تو بچه امامزاده داوود هستی، اما اینبار نشانی آسیاب بادی و حاج آقا کیشوت را داده ای که بیاییم مبارزه کنیم، مگر ما مانند تو هوس کشتی گرفتن با خوک بسرمان زده که چنین پیشنهادی می کنی، بهتر است خودت با خوکهای محله تان کشتی بگیری.
تا آنجا هم که ما میدانیم در هیچ خوکدانی آفتاب طلوع نخواهد که تو به آن سلام کني.




* یکی از دلایل حرام شدن گوشت خوک در اسلام علاقه وافر زنان حضرت محمد(مج) و بویژه خدیجه کبری به کشتی کج گرفتن با این حیوان و ترجیح دادن همنشيني با خوک به پیامبر اسلام بوده است

No comments: