Wednesday, September 03, 2003

گپهای شمری



ما که نمی دانیم چگونه سپاسگذار شما دوستان گرامی باشیم که در این چند روزی که ننبشته ایم، برایمان نگران شده و پیام گذاشته اید، سپاس
می خواهید باور کنید میخواهید باور نکنید(اگر هم باور نکردید به جهنم ارمنی ها) ما که شمر باشیم، اینروزها حسابی گرفتار سامان دهنی به بخش پشتیبانی سپاه بی شمارمان بودیم و باور کنید که فرصت دوش گرفتن که پیشکش فرصت سر خاراندن هم نداشتیم، بنابراین روی سیدالشهدا سیاه که نتوانستیم چنانکه باید و شاید پاسخگوی چشمداشتهای دوستان مهربان و دشمنان کودنمان که باید از زین المعقدینی ها باشند باشیم.
بهررو چندی است که در کناره های مدیترانه ای سوریه بسر می بریم و به رایانه جات دسترسی زیادی نداریم. هفته پیش هنگامی خبر آن بمب پر برکت و کشته شدن آیت الله حکیم (مج) را شنیدیم که خانه زینب همشیره سیدالشهدای سابق بودیم و قرار بود که برای شادی روح پیامبر جاکش مسلمانان پفیوز وی را بگاییم که از شنیدن این خبر چنان بوجد آمدیم که نه تنها زینب بلکه تمامی اهل بیت سید الشهدای سابق را گاییدیم. دست صدام حسین درد نکند با آن کارهای خوبش، گمان مبرید که آن بمب کار صدام حسین بوده حاشا و کلا که چنین نیست. نه نیروهای هوادار صدام و نه حکومت اسلامی داستان چیز دیگری است. همانگونه که همگان دانند بازگشت حکیم از ایران به بغداد در پی دیدارهای پنهان فرستادگان سران حکومت اسلامی با فرستادگان رسمی دولت آمریکا در ژنو انجام شد. تا آنجا که ما میدانیم آمریکا و انگلیس برای حمله به عراق با حکومت اسلامی به سازش رسیدند و بازگشت حکیم به عراق و نرمش وی در برابر نیروهای اشغالگر و همچنین پذیرش برادر وی در شورای اداره کننده عراق از سوی اشغالگران بخشی از این سازش بود و اگر این بمب پربرکت نمی ترکید چه بسا که حکومت اسلامی دیگری در عراق پدیدار نمی شد.
تردیدی نداریم که این بمب پر برکت کار مقتدا صدر است، این نخستین شیخکار مقتدا صدر نیست، هواداران او در ماه آپریل خواهر حجت السلام عبدالمجید خویی را در نجف گاییدند و اورا در کنار گور علی دشنه آجین کردند.
اینجاست که باید یادی از صدام حسین کرد، مقتدا صدر فرزند باقر صدر(خاک) است، در اوج قدرت صدام حسین، باقر صدر و خواهرش گُه زیادی خورده و بوسیله سربازان جان برکف صدامی دستگیر شدند و در یک سخن خواهر باقر صدر گاییده شد و هم او و هم خواهرش کشته شدند.
مقتدا صدر اکنون ارث پدرش را از عراق میخواهد خود را وارث حوزه نجف میداند و مانند روضه خوانهای که چشم دیدن روضه خوان دیگری به منبری برود که از آن بالا رفته اند. دوست ندارد آخوند دیگری در حوزه نجف بعنوان رقیبش وجود داشته باشد. درست مانند از میان بردن آخوندهای رقیب از سوی خمینی در نخستین به قدرت رسیدنش.
اینکه آمریکا و انگلیس و بسیاری از کشورهای اروپایی ادعا میکنند که باقر حکیم میانه رو بوده است سخنی بیهوده و از اساس چرت است، آخوند آخوند است چپ ، راست و میانه رو ندارد، آخوند نان را به نرخ روز میخورد و میداند کجا بخوابد تا آب زیرش نرود، همه چیز آخوند قابل خرید است. باقر حکیم رئیس مجلس اعلای عراق بود از همپاکی شاهرودی (مج) اینها یکی از دیگری مادرجنده ترند.
دولتهای اروپایی، روسیه، آمریکا هم مادر جنده اند، این پفیوزها به رفسنجانی هم لقب میانه رو داده بودند، اینها مانند آخوندها برای یک لیتر نفت بیشتر، تمامی ارزشهای لیبرالی شان را زیر پا می گذارند.


راستی یکی از خوانندگان شمرنامه که همان دیو خودمان باشد یک آهنگ ساخته که خوشمان آمد، شمرکاری (شاه سگ کیه) است.
به خوانندگانی که وبلاگ دارند پیشنهاد می کنیم این آهنگ را در وبلاگشان بگذارند.
دستها بالا
افزون بر اين تا برگشتن ما از سوريه همه روزه به اين آهنگ گوش کنند
دوستار شما شمر

No comments: