Tuesday, October 21, 2003

رابطه شمر با شیرین عبادی


تا آنجا که میدانیم ما تاکنون در هیچیک از نوشته هایمان از کسی قهرمان نساخته ایم، از هنگامی که داستان جایزه صلح نوبل و اهدا آن به شیرین عبادی پیش آمده، برخی از دوستان که سر از نوشته های ما در باره شیرین عبادی در نیاورده اند گستاخی نموده و ایرادهای بنی اسرائیلی از ما می گیرند، پنداری که ما این جایزه را به شیرین عبادی داده ایم و یا اینکه شیرین عبادی را امامزاده کرده و ملت را به بستن دخیل به ایشان فرا خوانده ایم. همانگونه که از روز نخست گفتیم خرسندی ما از آنرو بود که با این گزینش از یکسو مبارزات مردم ایران برای آزادی، مردم سالاری و دستیابی به حقوق بشر برسمیت شناخته شد و از سوی دیگر پرده از سیه کاری های حکومت اسلامی در سراسر جهان برداشته شد.
راستش را بخواهید ما نه تنها این جایزه را بلکه تمامی جوائز نوبل در زمینه های گوناگون حق خودمان میدانستیم، اما بخاطر مردم ایران از حق خودمان گذشتیم و به ملت با زبان بی زبانی گفتیم که شیرین عبادی را ارج نهند اما از شیرین عبادی قهرمان نسازند و او را ناجی خود نپندارند و به بهانه شیرین عبادی برای گرفتن سهم خودشان بپا خیزند.

چرا جوائز نوبل را حق خودمان می دانیم مانند روز روشن است، جایزه صلح نوبل را برای زدن گردن سید الجاکشین حسین ابن علی، ورنه نواده هرزه محمد(مج) به قدرت می رسید، حمام خون راه می انداخت و با تکثیر میکروبی خود به نوادگانش این امکان را می داد که جهان را در درازنای 1321 سال پس از مرگش به خون بکشند. از سوی دیگر به یمن شمرکار ما در کربلا امت شیعه هزاران سال است که در روز عاشورا شکمی از عزا در آورده و به اندازه صدها سال در یک روز "شله زرد مفت" می خورند.
جایزه پزشکی نوبل، بازهم بخاطر گردن زدن سیدالجاکشین، چرا که غده چرکین حسینی را با عمل جراحی خودمان در کربلا از بدن مفلوک انسانیت بیرون کشیدیم ورنه بدن بیمار رنجور بشریت افزون بر دردهای بی درمانی که از عفونت مسیحیت، یهودیت، اسلام حنفی و شافعی نصیبش گشته است به انگل شیعه هم مبتلا بود.
جایزه ادبی نوبل، بازهم بخاطر زدن کردن سیدالجاکشین، چرا که در پی آمد آن امت شیعه شیر شده و دست به آفرینش هنرهای دراماتیک سادومازوخیستی صمعی و بصری زده و همه ساله همزمان با اجرای زنده مراسم زنده قمه زنی، زنجیرزنی، سینه زنی، تعزیه و روضه خودشان را به لجن هم می گیرند.
جایزه نوبل در اقتصاد، بازهم برای گردن زدن سیدالجاکشین، اگر گردن آن پلید را نزده بودیم، جهان سیدستان شده بود بسخنی دیگر اهالی جهان کره خاک امروز همه سید بودند و چون اولاد پیغمبر جماعت کون گشاد و انگل مآبند، اقتصاد جهان بدون تردید می خوابید.
باری می بینید که ما از حق خودمان گذشته ایم و تا کنون هیچ نگفته ایم پس شما هم بهتر است بجای ایراد بنی اسرائیلی گرفتن از ما و "دنبال شپش گشتن در لحاف کهنه" فکری به حال خودتان کنید.
اکنون هم برای روشن شدن خوانندگان گرامی می گوییم.
خانم شیرین عبادی از دیدگاه ما، آدمی سکولار است که با توجه به پیشه اش که همانا دادخواه(وکیل) دادگستری باشد افزون بر پذیرش و دادخواهی پرونده قربانیان کشتارهای زنجیره اي، کوشش های فروانی برای بهبود حقوق بشر بویژه حقوق زنان و کودکان در ایران انجام داده است. او به هیچ جناحی از حکومت وابسته نبوده ، کوشش نکنیم او را به مسلمانان حاکم بچسبانیم، جایزه او را سد راه مبارزات مردم ایران برای رسیدن به آزادی و مردم سالاری تعبیر نکنیم، بجای هرز دادن وقت، مظلوم نمایی حسینی و چُسناله های خاله زینبی که حق ما پامال شد و این جایزه حق شیرین عبادی نبود و ... برخیزیم و به پیشواز رخدادهای آینده برویم، جنبش مردمی که در خرداد ماه آغاز گردید گرچه فروکش کرده هنوز خاموش نگردیده است پرونده زیبا کاظمی باز است، سالگرد کشتارهای زنجیره در راه است و زرافشانها در زندان، شانزده آذر نزدیک است و باطبی ها در بند، تردید نکنید حکومت اسلامی در بزرگترین تنگنای دوره حیات ننگین خود گرفتار آمده است و در نزد شهروندان ایران از کمترین اعتبار و هیبتی برخوردار نیست، حتي اگر شيرين عبادي جايزه صلح نوبلش را نذر اين حکومت کند چيزي را عوض نمي کند، کاراينها تمام است، اگر هشیار باشیم به همین زودی خواهیم توانست کشور را از بند مسلمانان پليد رها گردانيم.

کار اینها تمامه

No comments: