Wednesday, November 12, 2003

"حقوق بشر با اسلام تناقضی ندارد"

شمر

هندسه فضایی، حقوق بشر و اسلام


نخیر اشتباه نخوانده اید، این سخن شیرین عبادی نیست ما هم بلدیم چنین سخنانی بگوییم، به سر بریده سالارجاکشان حسین ابن علی، خشتک پاره پاره زینب، بند تنبان امام چهارم شیعیان جهان زین العابدین ناخوش سوگند که: ما با شیرین عبادی همداستانیم که بیانه جهانی حقوق بشر با دین اسلام تناقضی ندارد، برای اثبات این مدعا برخلاف خانم شیرین عبادی که به تکرار احادیث تخمی مذهبی آنهم جدا از ویژگی های تاریخی می پردازد، ما با بکار بردن برنهادهای ساده هندسه فضایی که در هیچ یک از توضیح المسائل ها و یا احادیث معتبر اسلامی که به امور زیر شکمی رسول الله و اولاد او می پردازند نیامده و به گوش هیچ مسلمانی هم نخورده است کوشش می کنیم که نشان دهیم حقوق بشر با اسلام تناقضی ندارد.
رابطه اسلام با حقوق بشر مانند رابطه دو خط متنافر در هندسه فضایی است
دو خط را هنگامی متنافر می نامند که از یکسو بر خلاف دو خط متقاطع که یکدیگر را در یک نقطه قطع می کنند با هم کمترین برخوردی نداشته باشند و از سوی دیگر بر خلاف خطوط موازی که با هم حفظ فاصله معینی از هر دوسو امتداد می یابند، از یکدیگر دور میگردند، پس دوخط متنافر با یکدیگر برخوردی نداشته و از یکدیگر نیز دور می گردند.
اگر اسلام را یکی از این دوخط و بیانه جهانی حقوق بشر را خط دیگر بیانگاریم و از نزدیکترین فاصله این دوخط با خط سومی آنان را قطع کنیم از تقاطع آنان دو نقطه در دوسوی این خط بدست می آید که یکی روی خط انگاشتی اسلام است و دیگری روی خط انگاشتی بیانه جهانی حقوق بشر است، با اینکه فاصله این دونقطه به یکدیگر بی نهایت است کاری نداریم. نقطه روی خط بیانه جهانی حقوق بشر همانا نخستین بند آن است که اشاره به آزادی بشر دارد:"تمام افراد بشر آزاد به دنیا می آیند و از لحاظ حیثیت و حقوق با هم برابرند . همه دارای عقل و وجدان می باشند و باید نسبت به یکدیگر با روح برادری رفتار کنند." و می توان گفت آزادی انسان سرچشمه بیانه جهانی حقوق بشر است و دیگر بندهای بیانه حقوق جهانی بشر از این بند می آیند. در نقطه مقابل آن روی خط اسلام پلید رد کردن آزادی انسان و گردن نهادن به فرمان موجودی پلید به نام الله و رسول جاکش آن و جانشینان او می باشد که تنها ابوجهل از پس تعریف کردن آن برمی آید.
واژه اسلام ریشه در تسلیم دارد، مسلمان به این همانی واماندگی، درماندگی، فروماندگی و سر افکندگی در برابر الله، رسول او ، امامان و معصومین(مج) است و از پایه آزادی انسان را رد می کند، مسلمان کسی است که تسلیم شده باشد، بزبان حقوق بشری:
"تمام مسلمانان اسیر به دنیا می آیند و با توجه به آیه شریفه "الله یُحبُ آقازادگان" از لحاظ حیثیت و حقوق نه تنها با هم برابر نیستند بلکه نیمی از آنان اصلا آدم به شمار نمی آیند. هیچیک دارای عقل و وجدان نمی باشند، از این گذشته نیمی از آنان ناقص العقل هستند، اما چون مادر همه آنان بوسیله رسول خدا، امامان و معصومین گاییده شده باید نسبت به یکدیگر با روح برادری رفتار کنند و یکدیگر برادر و خواهر بنامند."

اصلا چرا دور برویم چرا دور برویم مسلمانانی که آنقدر کودنند که حتی برای پاک کردن کونشان چشمبراه فتوای این و آن آیت الله و یا مُفتی می مانند چه دریافتی از آزادی و چه نیازی به حقوق بشر دارند.
اگر از دیدگاه مسلمانان به این بر نهاد برخورد کنیم، در کجای حقوق بشر می توان به مسئله جماع، حیض و نکاح، خمس و زکات و سهم امام برخورد کرد، آیا در حقوق بشر به "زبدهَ النجاسات" که اساس شریعت اسلام است برخوردی شده است. در کجای حقوق بشر به مسائل عدیده و پیچیده جهان اسلام که گریبانگیر مسلمانان و مانند کک در تنبانشان اوفتاده است برخورد شده است. مسلمانی که مشکل گاییدن عمه یا خاله اش را دارد چه نیازی به حقوق بشر دارد. سنت محمدی نزدیکی با خردسالان و اصول شرعی آن ، کون اسب، شتر و قاطر گذاشتن، متُدهای اسلامی گاییدن گاو و گوسفند بدون آنکه شیرشان حرام گردد چه تناقضی با حقوق بشر دارد، آیا در حقوق بشر مبحثی در باره حلال یا حرام بودن تخم مرغی که بوسیله فردی مسلمان که در بالغ بودنش شک است گاییده شده وجود دارد، آیا نشانی از واجبات و رابطه بجا آوردن آنها با متدکونشویی و طهارت خُشک و تر هست.
در کجای حقوق بشر به خمس و زکات سهم امام پرداخته شده است که با حقوق بشر تناقض هم داشته باشد، کجای حقوق بشر به موقعیت آقازادگان برخورد شده است، بهررو می بینید که حقوق بشر کمترین ربطی به اسلام ندارد تا چه رسد به آنکه بخواهد با آن تناقض داشته باشد.

سازگاري اسلام با حقوق بشر
آنجایی هم که خانم شیرین عبادی به سازگاری اسلام و حقوق بشر اشاره می کند، سپرده های بانکی آیات عظام و حجج اسلام را در بانکهای اروپایی و آمریکایی را در نظر دارد که از نظر شرعی آیات عظام و ححج اسلام با تجربه های شیرینی که از شرکتهای مضاربه ای در ایران بدست آورده اند به این حکم ثانويه رسیده اند که ربا و بهره بانکی جزيي از حقوق بشراست که با اسلام تناقضي ندارد و حلال است، همچنين با توجه به اصل تقیه در اسلام آقازادگانی را در نظر دارد که برای سرمایه گذاری به اروپا و آمریکا و کانادا می روند برای گفتگوی تمدنها بجای دعای کمیل و ندبه به دیسکو و کلوپهای شبانه می روند و هنگام جهاد اصغر پیش از همخوابگی با تن فروشان کافر خطبه عقد را جاری می کنند بدون اینکه عده را نگهدارند، برای قضای حاجت از مستراح فرنگی استفاده می کنند و با دستمال کاغذی طهارت گرفته و تیمم کونی می کنند و برای خوردن گوشت خوک آنرا از فروشگاه های معتبر اسلامی که انواع مجله های سکسی و مشروبات قاچاق هم می فروشند می خرند تا مطمئن باشند در گوش آن حیوان "لا اله الا الله" گفته شده، ختنه گردیده و گوشتش حلال است. پس مي بينيم که اسلام با حقوق بشر سازگار است.


یاد ابن ملجم را گرامی داریم

No comments: