Wednesday, August 16, 2006


اين نوشته(!؟) ببر -بچسبان (Cut +Paste) است که نيمه کاره همين جا می گذاريم و نياز
هم به زياد نويسی در باره اش نمی بينيم. اما دوستانِ آگاه آن را خود بیشتر بجويند و
بکاوند و ما را هم بیاگاهانند.

عمرو


تروريست (های) بازنشسته لبنانیِ حکومت اسلامی؛

تهران، ايرنا ‪۸۵/۰۴/۲۷‬
"ديدگاه‌هاي يك انديشمند لبناني از نقشه اعراب و رژيم صهيونيستي عليه لبنان"
"انيس نقاش" انديشمند لبناني سه‌شنبه شب در گفت وگو با شبكه تلويزيوني الجزيره قطر
گفت كه عربستان، مصر و كويت براي ضربه زدن به مقاومت لبنان يك اتاق محرمانه براي
هماهنگي با آمريكا و اسرائيل تشكيل دادند. ...
وي گفت كه تلاش براي نابودي جنبش مقاومت اسلامي "حماس" و حزب الله علاوه بر اينكه
داراي بعد نظامي است، نيازمند رشته عمليات سياسي براي زدودن مشروعيت اين مقاومت
توسط كشورهاي عربي از طريق تبليغات رسانه‌هاي اين كشورهاست.
نقاش هدف از اين حمله را نابودي فرهنگ مقاومت ميان عرب‌ها دانست.
اين انديشمند لبناني گفت: بر كسي پوشيده نيست كه اسرائيل از لحاظ بين المللي از
آمريكا، اروپا وسازمان ملل اجازه گرفته است تا قطعنامه ‪۱۵۵۹‬ شوراي امنيت در خصوص
لبنان را به‌منظور نابودي مقاومت در اين كشور به اجرا درآورد تا اين تجربه را در فلسطين نيز به
منظور نابودي مقاومت فلسطين تكرار كند. ....."

---------

" در تابستان هزار و سيصد و پنجاه و نه تيمی که به رهبری انيس نقاش از طرف خمينی
برای قتل [زنده ياد شاپور بختيار] اعزام شد نا موفق بود. انيس نقاش توسط پليس فرانسه
دستگير و پس از مدتی از طرف دولت فرانسه به جمهوری اسلامی تحويل داده شد. آخر بار
در تاريخ پانزده مرداد 1370 برابر 6 اوت 1991 سه قاتل اعزامی علی خامنه ای ولی فقيه و
هاشمی رفسنجانی رئيس جمهور وقت،...."

http://www.melliun.org/nehzat/13ghatl.htm

ايرج پزشکزاد می نويسد: " ترور او كه 11 سال پس از اولين كوشش نافرجام گروه تروريست هاي انيس نقاش انجام
گرفت ، از 11 سال دلمشغولي مستمر حكومت آخوند ها و چاره جويي براي دفع خطر اين
مبارز سر سخت حكايت ميكند . مبارزه اي كه بختيار در خارج از كشور براي پيروزي
دمكراسي آغاز كرده بود ، مبارزه اي سخت اصولي بود . او كه عواقب تن در دادن به حكومت
آخوند را بهتر از هر كس و بيشتر از هر كس ، با روشن بيني پيشگويي كرده بود ، از سر
عاقبت انديشي ، ميكوشيد كه ملت ايران را كه رنجيده از سلطه جابرانه آخوند و تحمل زجر و
عذاي چند ساله آمادگي افتادن در دامهاي تازه اي را داشت ، از خطر ساده انديشي آگاه
سازد . وجهه همت او اين بود كه در عين تبليغ و تلاش براي استقرار دمكراسي و حاكميت
ملي ، مردم را از خطر اعمال نفوذ قدرت هاي خارجي كه براي تامين منافع خود ، روزگاري
حكومت چكمه و روزگاري حكومت نعلين را به ملت ايران را تحميل ميكنند را بر حذر دارد خطر
شعار ساده لوحانه اين برود هرچه بجايش بيايد را به ياد آنها مي آورد . عواقب و عوارض يك
حكومت قلدري ديگر را كه برخي از سادگي و برخي به اغراض نفع جويانه تجويز ميكردند به
مردم گوشزد ميكرد ."



مرتضی نگاهی می نويسد:"...انيس نقاش كه می خواست شاپور بختيار را ترور كند هم اكنون در تهران دفتر بازرگانى
دارد و سالانه صدها هزار دلار از دلالى نصيبش می شود."


نيمروز سال هفدهم - شماره ۸۵۰ - جمعه ۱۸ شهريور ۱۳۸۴ نوشته سیاوش اوستا:
"همچنان كه ديگر قتل ها چون قاسملو، شرفكندى، كاظم رجوى، نقدى و دكتر كورش
آريامنش نيز توسط اعضاى عرب سپاه قدس به انجام رسيد، محمد حسن سمير لبنانى
الاصل ضارب دكتر آريامنش بود همچنان كه عمليات نخستين ترور بختيار نيز توسط انيس
نقاش عرب زبان [لبنانی] سازمان دهى شده بود و ديديم كه وى هم كه قاتل شهروندان
فرانسوى بود نيز از زندان آزاد شد ..."


ايران ديده بان (به گمانمان يک سايت امنيتی حکومت اسلام باشد، که ما به آن اَش در اين
جا کاری نداريم) می نويسد:
"فرستاده فرانسوا ميتران به ايران بعد ها توضيح داد كه با رفيق دوست در تهران به توافق
رسيده است؛ كه ايران شهروندان فرانسوي دستگير شده را آزاد كند و در عوض دولت
فرانسه هم چند ايراني[!؟]، از جمله انيس نقاش، را آزاد خواهد كرد. بعضي از تقاضاهاي
ديگر ايراني ها پذيرفته نشده بودند. با وجود اين، در ساعت 4 صبح، با او تلفني تماس گرفته
شد و به او گفتند كه معامله بخاطر مشكلاتي غير ممكن است و بهتر است او مستقيما به
دفتر رفيق دوست برود. "


ميهن شماره ۸۰ • آبان ۱۳۸۳‏‎ • اکتبر ۲۰۰۴
"اين فرانسه بود که با آزاد کردن انيس نقاش تروريستی که به جان دکتر بختيار سوء قصد
کرده بود، رژيم جمهوری اسلامی را به اعزام مجدد تروريست به اين کشور و ترور بختيار و
مشاوران وی ترغيب کرد. اين فرانسه بود که دو تروريست متهم به قتل کاظم رجوی را به
ايران تحويل داد. اين فرانسه بود که بمب گذاريهای شبکه های تروريستی وابسته به وزارت
اطلاعات ايران در فرانسه را بخشيد و متهمان را روانه ايران کرد و بالاخره همه اين اقدامات
ننگين بود که جمهوری اسلامی را به توسعه شبکه های تروريستی و آدم کشی های بيشتر
در ايران و جهان گستاخ نمود."


رضا چرندابی می نويسد:
"[غرب] نيروهاي پيش برنده آن و سربازان گمنام اش در ايران و الجزاير و عراق و فلسطين و
افغانستان و غيره بسته بودند و بدتر از آن، به بن لادن و ياران طالبش براي تضمين امنيت
لوله هاي گاز، آموزش هاي نظامي و جنگي ميدادند. تنها حقوق بشر و ديگر ارزشهاي
جامعه باز نبود كه بهاي معاملات كشورهاي غربي در به دست آوردن منافع اقتصادي شدند،
آزادي تروريست هايي هم كه ده ها انسان بيگناه را به قتل رسانده بودند، جزيي از هزينه
بود، انيس نقاش، برادران حمادي، گرجي و ... تنها نمونه هايي هستند. ميگويند مقدمات
رهسپار كردن دارابي هم چيده شده بود. اين يكي بدشانسي آورد."

منوچهر هزار خانی می گويد:"فرانسه يك كشور دموكراتيك است. دو نفرى را كه در قتل دكتر كاظم رجوى دست داشتند و
دولت آلمان به فرانسه تحويل داده بود و قرار بود آنها را به سوئيس بدهند، آزادشان كردند.
اين‌كار را دولت چطور توجيه كرد؟ گفت با سنجيدن مصالح عالى ملى آنها را آزاد كرده است.
منافع خود را منافع ملت قلمداد كردن يكى از نقشهاى دولت است، براى اين‌كه روى جدالى
كه در داخل دارد پرده بكشد. "
------------

دست کم نام يک لبنانی در فهرست آدم کش ها ی رستوران ميکنوس برلين آمده بود که
نتوانسته بود بگريزد. حکومت اسلامی در همه تبه کاری ها و آدم کشی هایش، مزدوران
لبنانی اش را به کار گرفته.

---------------------
هر کدام جا، کمانه های گوشه دار [] از آنِ نويسنده شمرنامه است.



No comments: