Saturday, January 23, 2016

نوشتاری از آیت الله تناسلی

 نوشتاری از آیت الله تناسلی

صدایی که نیستیم!

کاسبان واقعی‌ آنهایی هستند که در لندن و نیویورک نشسته اند به خاطر توجیه بقای نظام پول می‌گیرند، دغدغه‌شان یک لحظه کردستان و بلوچستان نبوده، اینقدر که در مورد غزّه ناله کرده اند و از اسرائیل بد گفتند از ایلام و هرمزگان نگفته اند، اگر روزی از روی تصادف در جایی مثل چابهار "گرفتار" شوند آنقدر غریبه هستند که یا از وحشت و اینکه اینجا استارباکس ندارد افسرده میشوند یا عکسهای سفرشان را در بهترین حالت مثل سریال راز بقا "بچه‌ها ببینید ما چه جاهای عجیبی‌ رفتیم" در فضای مجازی منتشر می‌کنند، همین‌ها خود را وارث و سرور کلّ ایران میدانند. آن کارگر ساختمان لًر یا آن دستفروش آذری یا کولبر کرد غریبه هستند برای اینها، "ایرانی‌" به حساب نمیایند ، چون ایرانی‌ یعنی‌ بالای شهر نشین شهر‌های بزرگ. ایران خوب است چون در تهران رستوران زیاد است! این همه چیزی است که از این فرهنگ مانده، یک سری لاشخور خود شیفته که خود را مرکز دنیا میدانند و صرفاً به دلیل ارتباطات فامیلی و زد و بندها در غیر شفاف‌ترین اقتصاد دنیا زندگی‌ مرفهی دارند، یا در فرنگ ساکن هستند، و با "وی آرّ نات تروریست وی آرّ نات عرب" دارند قربان صادق خودشان می‌روند. همین‌ها که ۱ روز هم کار نکرده اند، از طریق شبکه‌های اجتماعی و رسانه‌هایی‌ که همیشه مطیع قدرت بوده اند به مردم ایران مخصوصاً طبقه‌های پایین تر باورانده اند که "آلترناتیوی" نیست، وضع بد است ولی‌ میتوانست بدتر باشد پس بمیر و برقص. همین‌ها با طرح اراجیفی مثل "انتخاب بین بد و بدتر" به بدترین وجه به زندگی‌ میلیون‌ها انسان خیانت کرده اند، و هرگز حتی برای یک لحظه خود را جای هموطنشان که بهایی است، سنی است، همجنس گرا یا کرد است نمیگذارند. ایرانی‌ یعنی‌ مرد شیعه بالا شهری!
در این وانفسا وظیفه انسان‌های دلسوز است که روشنگری کنند، آلترناتیو بیرون نیست، خود مردم ایران هستند. مگر در انقلاب فرانسه آلترناتیوی بود؟ در استقلال آمریکا آلترناتیوی بود؟ اینهمه جوان وطن پرست و کار بلد در زندان‌ها و تبعید، اینها آلترناتیو نیستند که ما مجبوریم بین آقای عارف که اندازه هویج وجود ندارد و آقای لاریجانی که اندازه سگ شرف ندارد یکی‌ را انتخاب کنیم؟
شرکت نکردن در انتخابات هیچ ثمری اگر نداشته باشد باعث تجدید روحیه و شکست این جو رخوت میشود، برای من عجیب است که می‌بینم اینهمه پیغام خصوصی، اینهمه لایک در زیر پست‌های روشنگرانه این صفحه و صفحه‌های مشابه یا انسان‌های وطن دوست، ولی‌ هنوز انگار می‌ترسیم اشتراک گذاری کنیم برای روشنگری.
برای اینکه آنهایی که شّک دارند که دنبال گرفتن لایک و شر هستم مطمئن باشند که چنین نیست، از امروز هر چیزی که در این صفحه در مورد تحریم انتخابات منتشر شد را به اسم خودتان یا هر کس دیگری نشر بدهید، ولی‌ ساکت نمانید، اکثریت مردم ایران در رنج هستند، صدای آنها باشیم، صدای ایرانی‌ باشیم که در حال خاموشی است اجازه ندهیم عده‌ای الکی‌ خوش و فرصت طلب این فرهنگ را جلوی چشمان ما خاک کنند. آیا برای همه فرزندان این کشور که در ۴۰ سال اخیر در این خاک دفن شدند چیزی توهین آمیز تر از انتخاب موجودی مثل حسن خمینی میتواند باشد؟ تحریم انتخابات راهی‌ است برای پیدا کردن همه ما که خاموشمان کردند. وظیفه ماست که روشنگری کنیم.

No comments: